شنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۷

No tengo lugar,no tengo paisaje

مطمئنم زبان اسپانیایی آفریده شده تا آدم‌ها باهاش نوستالژی‌شان را در جهان پخش کنند، برای هم روایت کنند. اصلاً یک جور اِتِرنالیتی‌ دارد این زبان. تک تک کلمات‌اش انگار به وجود آمده‌اند برای جاودانه‌ کردن نوستالژی راویان‌شان. چه باهاش شعر بگویند، چه رمان بنویسند، چه فیلم بسازند و چه آواز بخوانند.
این موزیک(یک ، دو) از دیشب هی تمام می‌شود دوباره از اول می‌خواند. دوباره از اول، دوباره از اول...