جمعه، تیر ۱۸، ۱۳۸۹

خرگوش

بلیت سمرقندم را برای سه ماه دیگه از الان رزرو کردم. در پوست خودم نمی‌گنجم- مثل برادران رایت-
دوباره باور کردم که از این شاخه به اون شاخه پریدن هم ممکنه جواب بده. چهار سال پیش می‌خواستم چهارسال بعد دقیقن با همین شرایط برم سمرقند. فکر می‌کنم هیچ راه برنامه‌ریزی شده‌ای نمی‌تونست با این دقت به سمرقند ختم بشه، انگار راهش همین بی‌راهه‌هایی بود که توی این چهار سال رفتم.
برخلاف قواعدشون بلیت یک‌سره برای خودم گرفتم، آدم که کف دستش رو بو نکرده  شاید بخواد اون‌جا بمونه.