شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۸

تاریخ بخوانیم-۳

«نبود هدف دراز مدت عامل ضعف نیست. به عکس به این دلیل که برنامه برای حکومت کردن وجود ندارد، به این دلیل که دستورهای روز موجزند، خواستی روشن تر و سر سخت و همگانی توانسته است پدید بیاید. ایران اکنون در حال اعتصاب سیاسی همگانی است. می توانم بگویم که در حالت اعتصاب نسبت به سیاست است و به دو معنی از یک سو سرباز زدن از اینکه نظام موجود به هر صورت که شده است ادامه یابد و دستگاه ها و سازمان های اداری و اقتصادی آن کار کند و از سوی دیگر خودداری از تن در دادن به یک جنگ سیاسی بر سر قانون اساسی آینده. بر سر راه هایی که باید در مسائل اجتماعی بر گزیند، بر سر سیاست خارجی و بر سر کسانی که که باید جای حکام فعلی را بگیرند، نه اینکه بحثی وجود نداشته باشد، بلکه بحث به صورتی است که که این مسائل نمی تواند به شروع بازی سیاسی، از سوی هرکس که باشد میدان دهد. ملت ایران مانند خارپشت، همه تیغ هایش را بیرون داده است. خواست سیاسی او این است که نگذارد سیاست سر بگیرد.
این قانون تاریخ است: « هرچه خواست ملتی ساده تر باشد، کار سیاستمداران دشوارتر می شود.» شاید به این دلیل که سیاست آن چیزی نیست که وا نمود می کند، یعنی تجلی یک خواست جمعی نیست، بلکه سیاست جایی می تواند نفس بکشد که این خواست چندپاره، مردد، سردرگم و حتی در چشم خودش هم ناروشن باشد.»
;
میشل فوکو. ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟ انتشارات هرمس و نشر نی‌
این پست تکراری است، یک ماه پیش، سه روز قبل از انتخابات گذاشته بودمش. الان یادم نمی آید این نقل قول هایی که از فوکو آورده بودم چه ربطی به قبل از انتخابات دارد. هی فکر می کنم آن وقت که هنوز خبری نبود.