اینا یه جوک دارن، الآن دارن هی تکرار میکنند میخندند، من در راستای بی توجهی بهشون براتون تعریف میکنم. میگن شنیدین یه روز سارا زنگ خطر میبینه، میگه اه لعنتی، دوباره باید زنگ رو بزنم دردسر برام درست شه.
بعدش هم دارن هی زنگ خطرهای مختلف رو که دیدن بهام میگن کجان تا توی ذهنم بمونه کجا باید زمین بخورم. راستش رو بخواید ترجیح میدم نشنوم، چون واقعاً دست خودم نیست وقتی زنگ خطر میبینم فشارش میدم قبل از اینکه بفهمم زنگ خطره، یعنی انگار بهام چشمک میزنه.
یعنی مثلاً وقتی توی آسانسور هستم، وقتی توی یه راهرو دانشگاه منتظر هستم، وقتی دارم با پلهها میرم بالا، کاملاً ناخودآگاه و مثلاً به جای زدن چراغ راه پله، بستن در آسانسور یا فضولی برای وقت گذرانی زمان انتظار، دکمه را فشار میدهم. بعد یه دفعه میفهمم که ای وای زنگ خطر بود. مخصوصاً اینکه خیلیهاشون اول درشت نوشتهاند اینجا را فشار دهید بعد زیرش ریز نوشتهاند در زمان خطر، خب آدم یه دکمه قرمز میبینه و اینجا را فشار دهید دیگه به جملهی بعدی توجه نمیکنه. زنگهای خطر رو خیلی هوس انگیز درست کردن آخه.
البته حساب ترمزهای خطر قطارها جداست. فقط بین خودمون بمونه اون جملهای هست که زیرشون نوشته اگر ترمز رو بیدلیل بکشید جریمه میشید، خب من تا حالا جریمه نشدم. بعدش هم هر جای قطار باشید و توی هر قطاری- لازم نیست مدرن باشه، حتی قطار تهران بندرعباس- فوراً میفهمن ترمز از کجا کشیده شده دقیقاً. عمداً این کار رو نکردما، هر دفعه ترمز رو اشتباهی کشیدم، به عنوان دسته ازش استفاده کردم که بگیرماش. گفتم که مواظب باشید این کار رو نکنید گاهی خیلی خطرناکه، اگر قطار سرِ پیچ باشه.
بعدش هم دارن هی زنگ خطرهای مختلف رو که دیدن بهام میگن کجان تا توی ذهنم بمونه کجا باید زمین بخورم. راستش رو بخواید ترجیح میدم نشنوم، چون واقعاً دست خودم نیست وقتی زنگ خطر میبینم فشارش میدم قبل از اینکه بفهمم زنگ خطره، یعنی انگار بهام چشمک میزنه.
یعنی مثلاً وقتی توی آسانسور هستم، وقتی توی یه راهرو دانشگاه منتظر هستم، وقتی دارم با پلهها میرم بالا، کاملاً ناخودآگاه و مثلاً به جای زدن چراغ راه پله، بستن در آسانسور یا فضولی برای وقت گذرانی زمان انتظار، دکمه را فشار میدهم. بعد یه دفعه میفهمم که ای وای زنگ خطر بود. مخصوصاً اینکه خیلیهاشون اول درشت نوشتهاند اینجا را فشار دهید بعد زیرش ریز نوشتهاند در زمان خطر، خب آدم یه دکمه قرمز میبینه و اینجا را فشار دهید دیگه به جملهی بعدی توجه نمیکنه. زنگهای خطر رو خیلی هوس انگیز درست کردن آخه.
البته حساب ترمزهای خطر قطارها جداست. فقط بین خودمون بمونه اون جملهای هست که زیرشون نوشته اگر ترمز رو بیدلیل بکشید جریمه میشید، خب من تا حالا جریمه نشدم. بعدش هم هر جای قطار باشید و توی هر قطاری- لازم نیست مدرن باشه، حتی قطار تهران بندرعباس- فوراً میفهمن ترمز از کجا کشیده شده دقیقاً. عمداً این کار رو نکردما، هر دفعه ترمز رو اشتباهی کشیدم، به عنوان دسته ازش استفاده کردم که بگیرماش. گفتم که مواظب باشید این کار رو نکنید گاهی خیلی خطرناکه، اگر قطار سرِ پیچ باشه.
.