من آدمِ دُگمای هستم. یعنی چارچوب ذهنیام شکل گرفته و به هیچ وجه هم تن به تغییرش نمیدهم. نه اینکه بخواهم گردن کسی بیاندازم اما خب به هر حال چند تا آدم باعث شدهاند که اینطوری بشود. که این چارچوب از نظر خودم اینقدر محکم و بیروزنه باشد که به دگماتیسم ختم شود.
آنها سه نفر بودند: نیچه، فروید، لوی استروس. نیچه هر چه فکر توی کلهام بود را پاک کرد و چهارچوبها را رسماً نابود کرد تا تبدیل شوم به یک ذهن خالی، فروید زیربناها را گذاشت و لوی استروس هم ذهنام را تبدیل کرد به اینچیزی که الان هست: ساختارگرا، محکم، بی روزنه، دُگم.
همین، میخواستم بگویم که پنج روز پیش صدسالگیاش را جشن گرفتند.
فکرش را کنید یکی از سه نفری که همهي جهانبینی و ایدئولوژیات را شکل داده، زنده است، در پاریس زندگی میکند و صد سالگیاش را تمام دنیا جشن میگیرند، حس خوبی است دیگر.