شنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۷

Wherever we travel, we're never apart

هر وقت مثل صبح این روز شنبه به این فکر می‌کنم که دیگر این فاصله‌ها را نمی‌توانم تحمل کنم که بگویم تمام‌اش کنیم این رنج هر روزه را. یاد آن روز تابستانی می‌افتم که از غار پایین آمده بودم، پای تلفن به‌ات گفتم که نمی‌توانم دیگر این دلتنگی‌ را تاب بیاورم. و تو بی‌خبر ده ساعت بی‌وقفه رانندگی کردی تا از ایتالیا بیایی جنوب فرانسه ساحل مدیترانه، بغلم کنی و بگویی فقط چند ماه صبر کنم، که برای‌ام بخوانی

Sara, Sara
It's all so clear, I could never forget
Lovin' you is the one thing ,I'll never regret
Sara, Sara
Wherever we travel, we're never apart
Beautiful lady, so dear to my heart
Sara, oh Sara
Glamorous nymph with an arrow and bow
Don't ever leave me, don't ever go

تو تا این کارها را بلدی، ماه که هیچ هر چند سال هم که بخواهی می‌توانی نگه‌ام داری.