این که به هم کتاب معرفی کنیم برای خواندن عادت همهی آنهایی است که کتاب سرگرمشان میکند. این پیشنهادها از یک پست کتابهای پیش از مرگ شروع شد و بعد بقیه پیشنهادها کامنت این پست شدند. تنها اصلی هم که مهم بوده برای این معرفیها این بوده که مثل یک منتقد نایس بر نداریم خوب و بد کتابها را یکجا بگوییم. بدون نسبی گرایی، با اعتماد به نفس بگوییم که این کتاب خوب است، عالی است، بخوانیدش.
حالا قبول که سلیقهها فرق میکند. برای هماین هم این که هر کتاب را چه کسی پیشنهاد داده مهم است. هر کسی که پیشنهادی دارد، از این دست، بدون نسبی گرایی لطفاً یا کامنت بگذارد یا ایمیل بزند و بگویدشان. اینطوری وقتی کتابهای دم دست هر کداممان تمام شد یک لیست بلند بالا داریم که میتوانیم از تویشان کتاب انتخاب کنیم.
به پیشنهاد خودم
پنه لوپه به جنگ میرود، اوریانا فالاچی یک رمان راحت و روان ، از معدود کارهای واقعاً داستانی اوریانا فالاچی است. و در همین راستا : یک مرد، اوریانا فالاچی که نمیدانم چرا اینقدر کمتر از حقاش خوانده شده. یک شاهکار. از آنهایی که برای انامین بار وادارت میکند هوس کنی نویسنده باشی.
.
داستان غم انگیز و باور نکردنی ارندیرای ساده دل و مادر بزرگ سنگدلاش, مارکز: کمیاب. بینظیر؛ پیشنهاد میکنم این آخرین کتابی باشد که از مارکز میخوانید. این کتاب یک خلاصهی کم حجم است از جهانی که مارکز در دیگر کتابها روایتاش کرده .
.
" خویشاوندان دور" کارلوس فوئنتس : جادوی امریکای لاتینی کتاب باعث میشود حسی که وقت خواندن کتاب داشتهاید سالها در ذهنتان بماند.
.
"مرگ در خانواده سانچز" و" فرزندان سانچز" ، اسکارلویس (انسان شناس) این دو کتاب از کتابهای هستند که در حوزه علوم اجتماعی انقلاب به پا کردهاند. اما از طرف دیگر شکل روایی و جذابیت ادبی هر دو کتاب چنان است که میتوانید چشمتان را ببندید به روی علم و مثل دو رمان بینظیر بخوانیدشان.
.
" گفتگو با مرگ" آرتور کوستلر این یکی از آنهایی است که فکر میکنم هرکسی بعد از خواندناش با اطمینان پیشنهادش کند. خاطرات شخصی کوستلر در دوره جنگ داخلی اسپانیا ، وقتی زندانی فاشیستها بوده است . روایت دست اولی از اسارت، که به قلم یک روزنامهنگار- نویسنده باشد ، چیزی نیست که نمونههای زیادی از آن در ادبیات داشته باشیم. طنز ظریف کوستلر را هم که به همهی این ویژگیها اضافه کنید بهانهای برای نخواندنش باقی نمیماند.
.
" خدای چیزهای کوچک" ، آرونداتی روی خوب میدانم خیلی زیاد معرفی شده و حتماً خیلیها خواندهاند. اما اگر این معرفی باعث شود ده نفر دیگر بخوانندش من مأموریتم را انجام را دادهام.خدای چیزهای کوچک، برای این است که چیزهای کوچکی را که یادمان رفته بهمان یادآوری کند. چیزهای کوچکی مثل زندگی.
.به پیشنهاد
ساسان م. ک. عاصی
«داستان بیپایان» میشائل انده شاید خیلیها فکر کنند فقط یک کتاب فانتزی کودکان است، اما شک ندارم اگر فقط همین هم باشد، یکی از عالیترینهایش است. من پیش خودم بهش لقب "صد سال تنهایی" و "مرشد و مارگریتا"ی ادبیات کودک دادهام. کتابیست که بیشک هیچکس از خواندناش پشیمان نمیشود و تکاناش یکعمر توی تن آدم باقی میماند. به حدی درخشان تجربیات و موقعیتهای انسانی را توصیف کرده که نفس را بند میآورد. و اینهمه، در بستر تخیلی ناب و مثالزدنی. تخیلی که چیزی کم از آبشار نیاگارا ندارد.
«نیروی اهریمنیاش» فیلیپ پولمان دربارهی این توی دریچهی
هزارتوی خدا توضیح دادهام و دربارهی این هم با قاطعیت میگویم عالی است.
«اپرای شناور» جان بارت هم تجربهی نابی را نصیب آدم میکند. تاد اندروز داستان از آن آدمهاست که مثل آن شکلات کاراملیهای ارزانقیمت قدیمی که به دندان، بدون اینکه ارزان به نظر برسد، میچسبد به ذهن و کنده نمیشود. یک داستان شبههزار و یک شبی که نه باید و نه میشود گول سادگیاش را خورد. چون آدم را به جاهای غریبی میبرد.
«عطر» پاتریک سوزکیند. این یکی را نمیشود نگفت کتابی که با بوها نوشته شده و توضیحاش اینکه وقتی آخر این کتاب بودم زلزلهی کوچکی در تهران آمد و اصلا نفهمیدم چه خبر شده؛ لابد بسکه خودش تکاندهنده بود
یکی دو تای دیگر هم بیتوضیح بگویم (با این حساب که در عالی بودن آنها هم هیچ شکی ندارم)
«اسلپ استیک» ونهگات«کشور آخرینها»ی استر روز اول قبر-صادق چوبك-انتشارات جاويدان: نفسگير، واقعي و زنده - همهي داستان ها نزديك به نفس هاي هر روزهي هر فردي كه در خيابانهاي ما پيادهروي كرده باشد و در همسايگي ما زندگي كرده باشد. گوركن ها و چشم شيشهاي و مرگ كارمند و پيرمرد محتضر و همراهي و دوستي گرگ و بيخوابي و طلسم؛ "از ته گور كه به سقف نگاه ميكرد، بلندي گور پيشش چون چاهي عميق مينمود.خودش را خيلي از كف مقبره پائين ميدانست. ناگاه تنش سرد شد و ترس تازهاي بيخ دلش جوانه زد."راسّي راسّي مثه اينكه بايد رفت. تا حالا خيال نميكردم اينقده جدي باشه. فايدهي اين زندگي چي بود؟"
گوروگهواره-غلامحسين ساعدي-انتشارات آگاه: خشن،تكاندهنده و تاثيرگذار،از داستانهايي كه تمام كه شوند، شقيقههاي آدم تير ميكشد! روايتهاي دوزخياني كه در سرگيجهي زندگي در پي پناهند. "بعدش همه چي شلوغ شد، و من هرچي دست و پا ميزدم نميتونستم خودمو از گندآب آدما نجات بدم. سرم به دوار افتاده بود، تشنگي هلاكم ميكرد،مرتب تنه ميخوردم و از اين طرف به اون طرف پرت ميشدم و هيچ مادرقحبهيي حاضر نبود منو به عرقفروشي كريم برسونه
زندگی كوتاه است- يوستين گوردر-مهرداد بازياري-انتشارات هرمس:نويسندهي دنياي سوفي، در نمايشگاه كتابي ،صندوقچهاي قديمي،حاوي متني كهن مييابد؛ نامهاي در محكوميت همهي پشمينهپوشان تندخويي كه از عشق بويي نشنيدهاند. "ولي زن ديگري در زندگي تو نبود. تو فقط روحت را از من عزيزتر دانستي. ايرليوس،روح خودت را. اين تنها چيزي بود كه در كنار من و در آغوش من آرامش مييافت... "
از پیشنهاد دهنده اجازه گرفتم که کامنت بگذارم : هم ترجمه مهرداد بازیاری و هم گلی امامی را خواندهام. ترجمه گلی امامی محشر است.
يوزپلنگاني كه با من دويدهاند-بيژن نجدي-نشر مركز:باشكوه، ذهني و با نثري شاعرانه . روايتهايي معتبر از رويا، مرگ ، باران ،رسيدن و تنهايي.
"نگاهش روي سم دستهايش بود و از چشمهايش صداي قنديلهاي يخ به گوش ميرسيد. هيچ دهكده اي از دور نمي آمد،برف مي باريد. شلاق را ميبرد و ميآورد. سرما از چاك باريك زخم ميرفت زير پوست اسب و همانجا ميماند.
پيچك باغ كاغذي-مهدي سحابي-نشر مركز: كتاب ناشناختهاي از ابوعلي سينا در شهري دورافتاده پيدا شده است. رسالهاي به خط خود او همراه با نقاشيهاي خود او. سايه به سايه روزنامهنگار مشهوري كه از او براي نجات كتاب استمداد شده افراد ناشناسي هم در تكاپوي دستيابي به كتابند.هفت تصوير. هفت نقش. كتاب ناپديد شده دوباره پيدا ميشود. بدون تصويرها، با معماي انگيزهي زميني ديگري كه همهي انگيزههاي ديگر را محو ميكند. توصيفات جزئينگرانه، تصوير، تصوير،احتمال، تداعي، بررسي حالات و گمانههايي براي كشف رويدادهاي تازه. فرو رفتن دركنه انديشهها و خيالات آدمها.
.
به پیشنهاد
سالهای تنهایی
میعاد در سپیده دم، رومن گاری، مهدی غبرایی، کتابسرای تندیس (رمان)
کولومبره و ...، دینو بوتزاتی، محسن ابراهیم، مرکز (داستان های کوتاه)
شاه گوش می کند، ایتالو کالوینو، ؟، مروارید (داستان های کوتاه)
یکی از بهترین داستان های مجموعه «شاه گوش می کند»، گوسفند سیاه نام دارد
به پیشنهاد
احسان1.
مرگ در آند. ماریو بارگاس یوسا. از آن داستان هایی که میل سرکوب شده رفتن و دور شدن را دوباره زنده میکند. میل مبهم شناختن انسان ها و سرزمین ها. یک شاهکار واقعی است به نظر من.
اصولاً این یوسا ذهنیات من درباره رمان را به هم ریخت. همیشه میگفتم هر نویسنده ای یک شاهکار دارد و دو سه تا کتاب خوب و مشتی کتاب معمولی. حالا هر چه از یوسا خوانده ام شاهکار بوده اند. از خودم میپرسم پس کتاب های معمولی او کجا هستند؟
2.
خداحافظ گری کوپر .. البته کسانی را دیده ام که از صفحه 50 نتوانسته اند جلوتر بروند. ولی به نظر من عالی است. به کسانی پیشنهادش میکنم که از رنگ تعلق فراری هستند.
3.
دوست بازیافته از فرد اولمن: چاپ اولش 1361 بوده و چاپ دوم 1385. نمیدانم چرا. به طرح جلد چاپ جدیدش که شبیه کتاب های تین ایجری است نگاه نکنید.
4.
شهر های نامرئی ایتالو کالوینو: مختص این نوشته شده که در سفر در مسافر خانه های محقر و روی تخت بدون ملافه بخوانی اش.
5.
عقاید یک دلقک از هاینریش بل.
6.
گفتگو در کاتدرال بارگاس یوسا. چقدر خوب شرح میدهد که در کشور یک دیکتاتور، چگونه همه بازنده هستند. از خود دیکتاتور تا افرادش و تا مردم عادی اش از خبرنگار و دانشجو گرفته تا راننده و فاحشه اش. متاسفم که فقط دو بار چاپ شده و بین چاپ اول تا دوم اش سه سال فاصله بوده. احتمالاً به خاطر حجم 700 صفحه ای اش و قیمت بالایش.
7.
در رویای بابل. براتیگان. خود زندگی است این کتاب.