پنجشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۱

بزرگ که بشم

این آدمه چقدر خوب می‌نویسه لعنتی. غبطه می‌خورم بهش. حالا آدمی مثل آیدای پیاده رو این‌‌طوری برای خودم توجیه می‌کنم که احتمالن بزرگ‌تر و با تجربه‌تره از من‌ه. از قدیم این سن و تجربه توجیه مناسبی بوده برام وقتی کم می‌‌آوردم تا مثلن امید  رو از خودم نگیرم. مثلن اگر می‌بینم جی‌اف‌کندی سخنرانی‌هاش بی‌نظیره، فکر می‌کنم دلیل‌ش اینه که اون چهل و پنج سالش بوده و من هم به اون سن که برسم  و بزرگ که بشم می‌تونم اون‌طوری بنویسم و سخنرانی کنم. حتی اگر طرف یک‌سال از من بزرگ‌تر باشه و مثلن به‌ترین نویسنده‌ی زنده‌ی دنیا باشه فکر می‌کنم من هنوز یه سال وقت دارم. از لحاظ ناامید نشدن و انرژی برای ادامه‌ی زندگی. اما این جوون‌ترها چی‌؟ یا مثلن‌ آلیس که صب تا شب جلوی چشمم‌ه.