آلمان تنها جایی بود که من این حکایت "جاییه که براش دوبار گریه میکنی، یه بار وقتی میرسی و یه بار وقتی میخوای بری" رو تجربه کردم.
هنوز هم هر بار میرم وقت برگشتن دلم جدی جدی میگیره. احساسم عجیبه نسبت به این کشور، به این زبان، به این فرهنگ. تحسین برانگیزه برام، اما اینقدر از نظر فرهنگی دوره که نمیتونم بفهمم چرا دارم تحسیناش میکنم، نمیتونم فکر کنم که حق این رو دارم که این کشور رو برای زندگی انتخاب کنم، مثل اینه که فکر میکنم شایستگیش رو ندارم.
هنوز هم هر بار میرم وقت برگشتن دلم جدی جدی میگیره. احساسم عجیبه نسبت به این کشور، به این زبان، به این فرهنگ. تحسین برانگیزه برام، اما اینقدر از نظر فرهنگی دوره که نمیتونم بفهمم چرا دارم تحسیناش میکنم، نمیتونم فکر کنم که حق این رو دارم که این کشور رو برای زندگی انتخاب کنم، مثل اینه که فکر میکنم شایستگیش رو ندارم.